پارلین نزدیک شد. بیا، ما همسرمان هستیم! توبا هیجان زده گفت:

سوماترا شمالی
توبا ... توبا ... توبا .... !!! بیایید به حوزه ها برویم روز ظهر است به زودی Toba خارج از مرحله خود را از خانه حمل شبکه، hoes و تجهیزات دیگر. توبا به دوستش پارلین نزدیک شد. بیا، ما همسرمان هستیم! توبا هیجان زده گفت:

Toba و Parlin در داخل جزیره شمالی جزیره سوماتا زندگی می کنند. آنها از کشاورزی و ماهیگیری در رودخانه زندگی می کنند.

آن روز توبا تصمیم گرفت ماهی بگیرد با ترس و وحشت، توبا شبکه را به رودخانه گسترش می دهد. پس از مدتی انتظار، توبا خالص را برداشت. اوه ... ماهی بزرگ، طلای بسیار زیبا، در آنجا به دام افتاده است. تبا بسیار هیجان زده است. به طرز محسوسی Toba ماهی را به عنوان آن را در ظرف قرار داده است.