یکی از همکارام میگفت بچه بودم روضه داشتیم خوابیده بودم بیدار شدم دیدم گشنمه رفتم آشپزخونه دیدم پام رفته تو سینی حلوا .... کف آشپزخونه پر سینی حلوا نذری ... دیدم گند زدم یه پایی رفتم تو اتاق پامو با یه پارچه پاک کردم دیدم صدای جیغ میاد ...
گفتم آقا گندش در اومد ... رفتم نگاه کنم دیدم همه میزنن تو سرشون چند نفر غش کردن که حضرت پاشو گذاشته تو سینی ... اون سینی رو با همه حلوا ها قاطی کردن همه محل صف کشیدن یه ذره ببرن ...
شب بابام میگفت حلوا بخور بدبخت شفا بگیری جا پای حضرت است
صادق هدایت
شادی نامه انجیر
Congratulations @ali.rabani! You have completed the following achievement on the Steem blockchain and have been rewarded with new badge(s) :
You can view your badges on your Steem Board and compare to others on the Steem Ranking
If you no longer want to receive notifications, reply to this comment with the word
STOP
To support your work, I also upvoted your post!
Do not miss the last post from @steemitboard:
Vote for @Steemitboard as a witness to get one more award and increased upvotes!
Downvoting a post can decrease pending rewards and make it less visible. Common reasons:
Submit