شبی دور از تو - اما با تو- تا صبحsteemCreated with Sketch.

in persian •  7 years ago 

شبی دور از تو - اما با تو- تا صبح
در آن دوران شیرین ره سپردم
تو را با خود به آنجاها که یک عمر
غمت جان مرا می برد بردم
هزاران بار دستت را به گرمی
به روی سینه ی تنگم فشردم
وفاهای تو را یک یک ستودم
خطاهای تو را ده ده شمردم
زحد بگذشت چون خودکامگی هات
صفای خویش را افسوس خوردم
به چشم خویشتن دیدی در این عشق
تو در من زیستی من در تو مردم.

"فریدون مشیری"

Authors get paid when people like you upvote their post.
If you enjoyed what you read here, create your account today and start earning FREE STEEM!