تأیید پیشنهاد اورسولا، جادوگر دریایی از قدرت جادویی خود استفاده می کند. تغییر شگفت انگیز رخ داده است. دم آریل ناپدید شد حالا او دو پا دارد و انسان می شود. در همان زمان صدای او بدن خود را ترک کرد و در پوسته گرفتار شد. هنگامی که او می خواست شاهزاده را پیدا کند، آریل دوستانش را به ساحل کمک کرد. او سعی کرد با آنها سخن بگوید، اما صدای بیرون آمد.
به زودی آریل با پرنس اریک ملاقات می کند، که از شنیدن آواز خویش عاشق او شده است. در ابتدا شاهزاده تصور می کرد که او با دخترانی که به او کمک کرده بود، دوباره متحد شد. اما آریل نمیتوانست صحبت کند، بنابراین شاهزاده تصور کرد که اشتباه کرده است. پرنس اریک برای آریل متاسف است که باید لباس، حمام و غذا بخورد. او آریل را به کاخ خود آورد.
آریل و شاهزاده
در عرض دو روز آینده، شاهزاده اریک آریل را دوست داشت، اما هنوز هم دخترش را صدا زد که شیرین بود. در حالی که در قایق با هم، شاهزاده اریک تقریبا بوسیدن آریل است. متاسفانه Flotsam و Jetsam قایق خود را تلنگر کردند. "تقریبا!" گفت: اورسولا، که همه چیز را از طریق بلور کریستال خود تماشا کرد. اورسولا گفت: "من باید خودم عمل کنم!" سپس جادوگر یک معجون جادویی نوشید و تبدیل به یک دختر زیبا شد.